
گروه فرهنگی «سراج24»- مرتضی اسماعیل دوست: فیلم «آزادی مشروط» چند روزی است که در فصل مُرده سینماها به اکران درآمده است. اثری که می خواهد جذاب باشد و نگاه معلقی به داستانی خانوادگی داشته باشد اما به دلیل حفره های بسیاری که در متن فیلمنامه دارد، ابهامات بسیاری را به جا می گذارد و این معضلات وقتی حاد می شود که بدانیم سازنده فیلم از جمله نویسندگان مطرح آثار سینمایی بوده و در کارنامه اش فیلم های قابل توجه و مهم سینمای ایران وجود دارد. این مساله 2 نکته را برملا می کند، اول این که معضل فیلمنگاری در ایران را به عنوان مساله ای جدی گوشزد می کند و دوم این که فیلمسازی را مقوله متفاوت و پیچیده ای نسبت به امر نگارش می داند و مطرح می سازد که نباید به راحتی نویسندگان، وسوسه فیلمسازی به خود راه دهند، هر چند فیلمنامه نویسان ما انقدر در شرایط ناگوار این سینما در همکاری با سازندگان آثار دچار مشکل می شوند و چنان نوشته های شان مورد جرح و تعدیل در مرحله ساخت قرار می گیرد که ترجیح می دهند نویسنده و کارگردان مشترک آثار باشند. با این حال حسین مهکام به عنوان نویسنده ای حرفه ای با سابقه سال ها فیلمنامه نویسی نتوانسته است از پس روایت پردازی نخستین ساخته سینمایی اش برآید و از این رو خرده داستان های فیلم همچون نطفه ای رشد نیافته در طول روند داستان باقی مانده و تا انتها قابلیت رشد نمی یابد و از این رو ابهامات بسیاری درباره سرانجام رخدادها باقی می ماند و از این رو نمی توان چندان به قابلیت پرداخت سکانس های فیلم پی برد و همه چیز در نهایت نابالغ باقی می ماند. فیلم چنان به هم ریخته رفتار می کند که مخاطب در نهایت شک می کند که اصلا فیلم درباره چیست؟ درباره معضلات نوجوانی در کانون اصلاح و تربیت بوده است؟ و یا به دنبال مشکلات زندگی زناشویی است؟ و یا می خواهد گوشه چشمی به خیانت داشته باشد؟ و یا اثری روانکاوانه با نمایشی از سینمای جنایی معمایی است؟ و بسیاری از این ابهامات رخ داده که می تواند هم وجود داشته باشد و اصلا درباره هیچ کدام نباشد! و این معضل بسیاری از فیلم هایی است که نگاه اولیه را به راهی جدا می کشاند و نمی توان مخرج مشترکی برای آن ها یافت و اصولا در این زمینه نبودن زبانی مشخص برای بسیاری از آثار سینمای ایران دردی بزرگ است که فیلمساز در لکنتی سینمایی نمی تواند به بیان دغدغه ها بپردازد و همه چیز به بن بستی از ایده های اولیه ختم می شود.
ورود انواع خرده داستان ها در فیلم بدون وجود هسته ای مشخص معضل مهمی در فیلمنامه نویسی ما است که موجب هدر رفتن ایده ها و گمراهی مخاطب از بازنمایی حرف اصلی اثر می شود و از این رو شاهد انواع بن بست های روایی در دل سکانس های بسیار بیهوده ای هستیم که هر کدام سازی جدا در روند اثر می زنند و در واقع نبود ارکستری هماهنگ موجب صداهای خارج در دلسپاری بیننده می شود. از این رو فیلم «آزادی مشروط» ساخته حسین مهکام نه می تواند موجب همگرایی مخاطب شود و نه حس تعلیق وار مورد نظر سازنده را مبنی بر سرانجام رخدادها شکل دهد و همه چیز در چرخه ای ناروا با هسته اصلی اثر و در لایه ای مبهم سرهم بندی می شود.
مساله مهم در این میان توجه به مقوله بسیار تاثیرگذار در ساخت یک اثر سینمایی یعنی بخش فیلمنامه نویسی است که از دل فقدان این عنصر مهم در سینما هیچ وقت اثر شاخصی تولید نخواهد شد و متاسفانه آن چه در سینمای ایران مشاهده می شود، نبود دانش لازم در این زمینه و عدم توجه لازم به این بخش نزد بخش های مختلف سینما از تهیه کننده تا فیلمساز است؛ تهیه کننده و یا سرمایه گذاری که به دنبال کمترین بودجه و در دسترس ترین فیلمنامه برای ساخت بوده و فیلمسازی که یا انقدر خود را مولف می پندارد که در حوزه تخصصی فیلمنامه نویسی ورود یافته و متن نهایی اثر از طریق او شکل می گیرد و یا حتی در زمان کارگردانی و سر صحنه فیلمنامه را به نگارش درمی آورد!